به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مهر، کتاب «منطق یا فنّ اندیشیدن» نوشته آنتوان آرنو و پییر نیکول بهتازگی با ترجمه و تحقیق علیرضا اسدی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. ترجمه اینکتاب از روی نسخهای است که سال ۱۹۹۶ توسط انتشارات دانشگاه کمبریج به چاپ رسیده، انجام شده است.
اثر اصلی که پایه و اساس شکلگیری اینکتاب بوده، منطق پوررویال است که سال ۱۶۸۳ چاپ شده است. منطق پوررویال بهمدت ۳ قرن کتاب درسی مهمترین دانشگاههای اروپا یعنی پاریس، کمبریج و آکسفورد بوده و با حفظ اعتبار ارسطو در منطق قیاسی، تلاش کرده با پیشکشیدن مبادی متافیزیکی آگوستینی، به منطقی نزدیک شود که به جای یقین، به حقیقت معطوف شده بوده و به همیندلیل هم، ایده یک منطق تصورات را بنا گذاشته است.
کتاب پیشرو فراهمکننده مدخلی مناسب برای آموزش فلسفه دکارت، و موخر مفیدی برای محکزدن فهم مخاطب از آثار او محسوب میشود. اینکتاب به گفته مورخان و پژوهشگرانِ اوایل دوران مدرن اروپا، یکی از متون فلسفی _ منطقی مهم قرن هفدهم است که دامنه تاثیر مستقیمش تا اواخر قرن نوزدهم کشیده شده است. یکی از نویسندگان اینکتاب یعنی آنتوان آرنو، دومرتبه به دلیل دقت نظر فلسفیاش به شهرت رسید؛ یکی در زمان حیاتش و دیگری از نیمه دوم قرن بیستمْ بهدنبال پیدایش ترجمههای فنی آثارش به انگلیسی. علت ترجمه آثار او به انگلیسی این است که آرنو و دیگر پژوهشگران فلسفه پیش از او با زبانهای فرانسوی و لاتین کار میکردند. آرنو فرزند دوازدهم و آخر یک خانواده صاحب منصب و مشهور فرانسوی با گرایش عمیق کاتولیکی بوده است.
پیشگفتاری که مترجم کتاب برای آن نوشته، ۱۶۰ صفحه ابتدایی اثر را در بخشهای «دیباچه»، «درآمد» و «درمورد ترجمه» در بر میگیرد. مولفان، ساختار، منابع، ایده یک منطق جدید، حقیقت و معیار حقیقت، سرزمین تصورات، روش و روششناسی، پیوستهای ۱ تا ۳ و کتابنامههای پیشگفتار مترجم فارسی، پانوشتهای مترجم فارسی و پانوشتهای مترجم انگلیسی اثر؛ مطالبی هستند که در بخش «پیشگفتار مترجم» آمدهاند.
بدنه کلی «منطق یا فن اندیشیدن»، ۴ بخش دارد که بهترتیب عبارتاند از: «شامل بازاندیشیهایی در خصوص تصورات، یا نخستین کنشِ ذهن که ادراک نامیده میشود»، «متضمن اندیشههای افراد در خصوص داوریهای خویش»، «درباره استدلال» و «درباره روش».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
اگر بخواهیم نشان دهیم که این همان چیزی است که مردم میجُسته و میپرستیدهاند، تنها لازم است فرض کنیم فقط یک شخص در جهان وجود دارد که میتواند بیندیشد، و هرکسِ دیگری که شکل ظاهریِ انسان را دارد، بیش از یک مجسمه مکانیکی نیست. از این بالاتر، فرض کنیم که این تنها فردِ عاقلْ به خوبی میداند که اولا، تمام این مجسمههایی که در ظاهر او را میمانند، از اساس فاقد عقل و اندیشهاند؛ ثانیا، راه و رمزِ به حرکت درآوردنِ آنها از طریق تراوشهای متنوعِ درونش چیست؛ و ثالثا، چگونه میتوان همانطور که [اکنون] از دیگران بهره میگیریم، از آنها بهره گرفت. [اکنون] دشوار نخواهد بود که تصور کنیم [آن فرد عاقل] گهگاه خود را با حرکات مختلفی که به آنها میدهد سرگرم سازد، البته نه اینکه لذت و افتخارش ذرهای به آن احترامِ ظاهری وابسته باشد که خود قادر است به نمایشِ آن وادارشان کند. هیچگاه با گرامیداشتی از سوی آنها تملّق گفته نشود، و حتی ممکن باشد، همانطور که مردم زود از عروسک خیمهشببازی خسته میشوند، از آنها دلزده شود. او معمولا از خدماتی که از آنها مطالبه میکند راضی خواهد بود، و هیچ نگرانی نخواهد داشت که از آنها بیش از حدِ نیاز بهره گیرد.
اینکتاب با ۶۵۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما